June 05, 2006

تردید در یقین

من اندیشنده را مانند دکارت، همچون بنیاد همه چیز پنداشتن، و بدین‌گونه در برابر عالم تنها ماندن، نگرشی‌ست که هگل به حق، آن‌را قهرمانانه دانسته است.
جهان را، مانند سروانتس، همچون پدیده‌ای دوگونه پنداشتن، به‌جای رویارویی با یگانه حقیقت مطلق‌ ناگزیر از رویارویی با انبوهی از حقایق نسبی متضاد بودن (حقیقت‌های گنجانده‌شده در «من»های تصوری که شخصیت‌ها نامیده می‌شوند)و از این‌رو «خرد تردید در یقین» را یگانه یقین دانستن، این‌همه مستلزم قدرتی به همان اندازه عظیم است.
مفهوم رمان بزرگ سروانتس چیست؟ نوشته‌های بسیار در این‌باره وجود دارد. برخی مدعی‌اند که در این رمان نقد خردباوارانه از ایده‌آلیسم مبهم دون‌کیشوت را می‌بینند. برخی دیگر ستایش همان ایده‌آلیسم را مشاهده می‌کنند. این هر دو تفسیر اشتباه‌آمیزند، زیرا بنیاد رمان را، به‌جای پرسش، موضع‌گیری اخلاقی می‌انگارند.
انسان آرزومند جهانی‌ست که در آن خیر و شر آشکارا تشخیص‌دادنی باشند، زیرا در او تمایل ذاتی و سرکش داوری‌کردن پیش از فهمیدن، وجود دارد. براساس این تمایل، اعتقادها و ایدئولوژی‌ها پدید آمده‌اند. این اعتقادها و ایدئولوژی‌ها فقط زمانی می‌توانند با رمان آشتی کنند که زبان نسبی‌انگاری و دوگونه‌سنجی رمان را به بیان قاطع و جزمی خود برگردانند. از نظر آن‌ها حق فقط با یک نفر است، یا آناکارنین قربانی مردی خودکامه و تنگ‌نظر است، یا کارنین قربانی زنی فاقد اخلاق. یا ک. بیگناه است و محکمه‌ای بیدادگر او را محکوم کرده است، یا در رای دادگاه عدالت مطلق وجود دارد و ک. مقصر است.
در این باور به «یا این، یا آن» ناتوانی در تایید نسبی‌بودن اساسی چیزهای بشری نهفته است. به علت این ناتوانی، قبول و درک خرد رمان (که همانا خرد تردید در یقین است) آسان نیست.

- میلان کوندرا، هنر رمان، ترجمه‌ی پرویز همایون‌پور

Posted by Pouyan at June 5, 2006 04:46 PM
Comments

این اعتقادها و ایدئولوژی‌ها فقط زمامی می‌توانند....
براي اولين باره مي بينم اينجا اشتباهي وجود داره.

راستي توي پست آخر هم يه اشتباه تايپي بود;)
پدر به حداقها بسنده میکند

Posted by: at June 5, 2006 09:21 PM
Post a comment









Remember personal info?